هویت برند از آنچه برند شما میگوید، ارزشهای شما، نحوه ارتباط با محصول خود و آنچه میخواهید مردم هنگام تعامل با شرکت شما احساس کنند، تشکیل شده است. اساساً هویت برند شما شخصیت کسب و کار شما و قولی به مشتریان شماست.
هویت شرکتی یا تصویر شرکتی روشی است که یک شرکت، شرکت یا شرکت تجاری خود را در معرض دید عموم قرار می دهد. هویت شرکتی معمولاً با نام تجاری و با استفاده از علائم تجاری تجسم می شود، اما می تواند مواردی مانند طراحی محصول، تبلیغات، روابط عمومی و غیره را نیز شامل شود. هویت شرکتی هدف اصلی ارتباطات شرکتی است که هدف آن ایجاد و حفظ شرکت است.
به طور کلی، این یک عنوان شرکت، آرم (لوگوتایپ و/یا لوگوگرام) و دستگاههای پشتیبانی است که معمولاً در مجموعهای از دستورالعملهای شرکت جمعآوری میشوند. این دستورالعملها بر نحوه اعمال هویت نظارت میکنند و معمولاً شامل پالتهای رنگی، حروفنویسی، طرحبندی صفحه، فونتها و موارد دیگر میشوند.
ارتباطات بازاریابی یکپارچه (IMC)
هویت سازمانی مجموعه ای از عناصر چند حسی است که بازاریابان برای انتقال بیانیه بصری در مورد برند به مصرف کنندگان استفاده می کنند. این عناصر چند حسی شامل نام شرکت، آرم، شعار، ساختمانها، دکوراسیون، لباسهای فرم، رنگهای شرکت و در برخی موارد حتی ظاهر فیزیکی کارکنان رو به مشتری است، اما محدود به آن نمیشود. هویت شرکتی ضعیف یا قوی است. برای درک این مفهوم، این سودمند است که دقیقاً چه چیزی یک هویت شرکتی قوی را تشکیل می دهد.
Consonance در زمینه بازاریابی، یک پیام واحد است که از تمام جبهه های سازمان به مصرف کنندگان ارائه می شود . در زمینه هویت شرکتی، همخوانی همراستایی تمام نقاط تماس است.به عنوان مثال، اپل همخوانی قوی با برند دارد زیرا در هر نقطه ای که مصرف کننده با برند در تعامل است، پیامی ثابت منتقل می شود. این موضوع در تبلیغات Apple TV، طراحی اپل استور، نمایش فیزیکی مشتری در مقابل کارمندان اپل و محصولات واقعی مانند لپتاپهای iPhone، iPad و MacBook دیده میشود. هر نقطه تماس اپل یک پیام واحد را منتقل میکند: از تبلیغات برند گرفته تا بستهبندی محصول، پیامی که برای مصرفکنندگان ارسال میشود این است: «ما ساده، پیچیده، سرگرمکننده و کاربر پسند هستیم».همخوانی با نام تجاری هویت شرکت را تقویت می کند و پذیرش برند را تشویق می کند، به این دلیل که وقتی یک مصرف کننده چندین بار در کل یک برند در معرض یک پیام ثابت قرار می گیرد، اعتماد به پیام آسان تر می شود و وجود نام تجاری پذیرفته می شود. هماهنگی قوی با برند برای دستیابی به هویت شرکتی قوی ضروری است.
از طریق پیاده سازی و ادغام ارتباطات بازاریابی یکپارچه (IMC) می توان به هماهنگی قوی و به نوبه خود هویت سازمانی قوی دست یافت. IMC مجموعه ای از مفاهیم و فرآیندهای ارتباطی است که به دنبال ایجاد وضوح و ثبات در موقعیت یک برند در ذهن مصرف کنندگان است.همانطور که توسط هولم حمایت شده است، در مرحله نهایی خود، IMC در سطح شرکتی اجرا می شود و تمام جنبه های سازمان را یکپارچه می کند. این امر همخوانی برند را آغاز می کند که به نوبه خود الهام بخش هویت شرکتی قوی است. برای درک این ایده با وزن ذهنی سنگین تر، توجه به سطوح مختلف ادغام IMC مهم است.
مدل مبتنی بر ارتباطات، که توسط دانکن و موریارتی ارائه شده است ادعا می کند که سه سطح از یکپارچگی IMC وجود دارد. دانکن و موریارتی تأیید می کنند که پایین ترین سطح یکپارچگی IMC سطح یک است که در آن تصمیمات IMC توسط منابع پیام سطح ارتباطات بازاریابی گرفته می شود. این منابع شامل بخشهای فروش شخصی، تبلیغات، ارتقای فروش، بازاریابی مستقیم، روابط عمومی، بستهبندی و رویدادها است. سهامداران مورد نظر در این مرحله مصرف کنندگان، جوامع محلی، رسانه ها و گروه های ذینفع هستند.
در مرحله دوم ادغام IMC، دانکن و موریارتی ثابت کردند که دپارتمان های یکپارچه سازی سطح یک هنوز قدرت تصمیم گیری دارند اما اکنون توسط منابع پیام سطح بازاریابی هدایت می شوند. در مرحله دو ادغام، منابع پیام بخشهایی هستند که در آنها ترکیب محصول، ترکیب قیمت، ارتباطات بازاریابی و ترکیب توزیع حل و فصل می شود. به طور مناسب، ذینفعان در این مرحله از ادغام، توزیع کنندگان، تامین کنندگان و رقابت هستند.
در این مرحله از یکپارچگی است که مصرف کنندگان با سازمان تعامل دارند . با حرکت رو به جلو، آخرین مرحله از مدل مبتنی بر ارتباطات دانکن و موریارتی مرحله سوم است که در آن منابع پیام در سطح شرکتی سازمان هستند. این منابع پیام شامل مدیریت، عملیات تولیدی، بازاریابی، مالی، منابع انسانی و دپارتمانهای حقوقی است. ذینفعان در این سطح از ادغام IMC کارمندان، سرمایه گذاران، جامعه مالی، دولت و تنظیم کننده ها هستند .
در مراحل پایانی ادغام IMC، تصمیمات IMC نه تنها توسط دپارتمان های سطح شرکت، بلکه توسط بخش هایی که در مراحل یک و دو طبقه بندی شده اند نیز گرفته می شود. این شامل همه بخش های سازمانی است که توسط آن یک روش افقی و غیر خطی ارتباط با مصرف کنندگان به دست می آید. با متحد کردن تمام جبهههای شرکت بازاریابی، ارتباطات برای دستیابی به یکپارچگی، هماهنگی و در نهایت هویت شرکتی قوی هماهنگ میشوند.
دیدگاه سازمانی
پیتر پیورلی در یک مونوگراف، تعریف جدیدی از هویت شرکتی را بر اساس تئوری کلی سازمان ارائه شده در کار قبلی پیشنهاد می کند. این تعریف هویت را نتیجه تعامل اجتماعی می داند:
هویت شرکتی روشی است که بازیگران شرکتی (بازیگرانی که خود را به نمایندگی از شرکت درک می کنند) شرکت خود را در تعامل اجتماعی مداوم با سایر بازیگران در یک زمینه خاص درک می کنند. این شامل ادراکات مشترک از واقعیت، روشهای انجام کارها، و غیره و رفتار در هم تنیده است.
در این فرآیند، بازیگران شرکتی به اندازه سایرین از اهمیت برخوردار هستند. هویت شرکتی مربوط به شرکت (گروه بازیگران شرکتی) و همچنین سایر افراد مرتبط است.
بهترین شیوه ها
چهار الزام کلیدی زیر برای یک استراتژی هویت شرکتی موفق حیاتی هستند.
تفکیک. در بازار پر رقابت امروزی، برندها باید تمایز یا دلیل واضحی برای بودن داشته باشند. آنچه آنها نشان می دهند باید از دیگران جدا باشد تا مورد توجه قرار گیرد، تأثیر بگذارد و در نهایت ترجیح داده شود.
ارتباط . برندها باید به آنچه مردم در دنیا به آن اهمیت می دهند متصل شوند. برای ایجاد تقاضا، آنها باید نیازها و آرزوهای مخاطبان خود را درک کرده و برآورده کنند.
انسجام. برای اطمینان از اعتبار نزد مخاطبان، برندها باید در آنچه می گویند و انجام می دهند منسجم باشند. همه پیامها، همه ارتباطات بازاریابی، همه تجربیات برند و همه تحویل محصول باید با هم باشند و به چیزی معنادار اضافه شوند.
ارج نهادن برندی که متمایز، مرتبط و منسجم باشد، برندی است که هم توسط مخاطبان داخلی و هم از سوی مخاطبان خارجی ارزش دارد. عزت، شهرتی است که یک برند با اجرای واضح تجربههای وعده داده شده و ارائهشده خود به دست آورده است.
هویت بصری
مثال ویژگی های برند شرکتی – امضای برند: علامت تجاری (علامت تجاری)، لوگوی برند، خط برند (یا شعار برند) و سوپرگرافیک.
هویت بصری شرکت نقش مهمی در نحوه ارائه خود سازمان به ذینفعان داخلی و خارجی دارد. به طور کلی، هویت بصری شرکت بیانگر ارزش ها و جاه طلبی های یک سازمان، کسب و کار و ویژگی های آن است. چهار کارکرد هویت بصری شرکت را می توان متمایز کرد. سه مورد از اینها برای ذینفعان خارجی هدف قرار گرفته است.
اول، یک هویت بصری سازمانی، سازمان را با دید و “قابلیت تشخیص” فراهم می کند. تقریباً برای همه سازمانهای انتفاعی و غیرانتفاعی، این مهم است که مردم بدانند سازمان وجود دارد و نام و تجارت اصلی آن را در زمان مناسب به خاطر بسپارند.
دوم، هویت بصری سازمانی نماد یک سازمان برای ذینفعان خارجی است، و از این رو، به تصویر و شهرت آن کمک می کند. ون دن بوش، دی جونگ و الوینگ روابط احتمالی بین هویت بصری شرکت و شهرت را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که هویت بصری شرکت نقش حمایتی در شهرت شرکت دارد.
سوم، هویت بصری سازمانی ساختار یک سازمان را برای ذینفعان خارجی آن بیان میکند و انسجام آن و همچنین روابط بین بخشها یا واحدها را تجسم میکند. اولینز به دلیل “ساختار هویت شرکتی” خود که از سه مفهوم تشکیل شده است، شناخته شده است: برندهای یکپارچه برای شرکت هایی که دارای یک برند واحد هستند، هویتی که در آن برندهای مختلف برای بخش هایی از سازمان یا برای خطوط تولید مختلف توسعه می یابد، و یک هویت تایید شده با برندهای مختلف که (بصری) به یکدیگر متصل هستند. اگرچه این مفاهیم معرفی شده توسط Olins اغلب به عنوان ساختار هویت سازمانی ارائه می شود، اما آنها صرفاً نشانه ای از ارائه بصری (بخش هایی از) سازمان را ارائه می دهند. بنابراین بهتر است آن را به عنوان «ساختار هویت بصری شرکتی» توصیف کنیم.
چهارمین کارکرد داخلی هویت بصری سازمانی مربوط به شناسایی کارکنان با سازمان به عنوان یک کل و/یا بخش های خاصی است که برای آنها کار می کنند (بسته به استراتژی بصری شرکت در این رابطه). به نظر می رسد شناسایی برای کارکنان بسیار مهم است، و هویت بصری شرکت احتمالاً نقش نمادینی در ایجاد چنین هویتی ایفا می کند.
تعریف مدیریت هویت بصری شرکتی عبارت است از:
مدیریت هویت بصری شرکتی شامل نگهداری برنامه ریزی شده، ارزیابی و توسعه هویت بصری شرکت و همچنین ابزارها و پشتیبانی مرتبط، پیش بینی تحولات داخل و خارج سازمان، و مشارکت دادن کارکنان در به کارگیری آن، با هدف کمک به شناسایی کارکنان است. با و قدردانی از سازمان و همچنین شناخت و قدردانی در بین ذینفعان خارجی.
توجه ویژه ای به هویت سازمانی در زمان تغییر سازمانی می شود. هنگامی که یک هویت شرکتی جدید اجرا می شود، توجه به مسائل مربوط به هویت شرکتی معمولاً کاهش می یابد. با این حال، هویت سازمانی باید بر اساس ساختاری مدیریت شود تا توسط کارکنان درونی شود و با تحولات سازمانی آتی هماهنگ شود.
تلاش برای مدیریت هویت بصری شرکت منجر به سازگاری بیشتر خواهد شد و ترکیب مدیریت هویت بصری شرکت باید شامل جنبههای ساختاری، فرهنگی و استراتژیک باشد. دستورالعمل ها، رویه ها و ابزارها را می توان به عنوان جنبه های ساختاری مدیریت هویت بصری شرکت خلاصه کرد.
با این حال، به همان اندازه که جنبه های ساختاری ممکن است مهم باشند، باید با دو نوع دیگر از جنبه ها تکمیل شوند. در میان جنبه های فرهنگی مدیریت هویت بصری شرکتی، اجتماعی شدن – یعنی فرآیندهای یادگیری رسمی و غیر رسمی – بر ثبات هویت بصری شرکت تأثیر می گذارد. مدیران به عنوان یک الگو مهم هستند و به وضوح می توانند الگو باشند. این بدان معناست که آنها باید از تأثیر رفتار خود آگاه باشند، که بر نحوه رفتار کارکنان تأثیر می گذارد. اگر مدیران به نحوه انتقال هویت سازمان خود از جمله استفاده از هویت بصری سازمانی توجه کنند، این امر بر توجه کارکنان به هویت بصری شرکت تأثیر مثبت خواهد داشت.
علاوه بر این، به نظر می رسد مهم است که سازمان با جنبه های استراتژیک هویت بصری شرکت ارتباط برقرار کند. کارکنان باید از هویت بصری سازمانی سازمان خود آگاهی داشته باشند – نه تنها دلایل کلی استفاده از هویت بصری شرکت، مانند نقش آن در افزایش دید و “تشخیص” سازمان، بلکه جنبه هایی از داستان پشت هویت بصری شرکت داستان باید توضیح دهد که چرا طرح متناسب با سازمان است و طراحی – در تمام عناصرش – برای بیان چه چیزی در نظر گرفته شده است.
رنگ های شرکتی
رنگهای شرکتی (یا رنگهای شرکت) یکی از قابل تشخیصترین عناصر هویت بصری شرکت هستند و پیامی غیرکلامی قوی را از طرف شرکت ترویج میکنند. نمونه هایی از رنگ های شرکتی:
قرمز برای کوکاکولا و SMRT
آبی برای IBM، با نام مستعار “بزرگ آبی”
قهوه ای برای UPS، “براون چه کاری می تواند برای شما انجام دهد”
آبی برای کره ای ایر
بنفش و نارنجی برای SBS Transit
تاریخچه هویت بصری
میله آسکلپیوس
نزدیک به 7000 سال پیش، سفالگران ترانسیلوانیا علائم شخصی خود را بر روی ظروف سفالی که ساخته بودند حک کردند. اگر یک سفالگر گلدان های بهتری نسبت به دیگری می ساخت، طبیعتاً نشان او ارزش بیشتری نسبت به رقبای خود داشت. ادیان برخی از شناخته شده ترین علائم هویتی را ایجاد کردند: صلیب مسیحی، ستاره یهودی داوود، و هلال ماه اسلامی. علاوه بر این، پادشاهان و اشراف در قرون وسطی دارای لباس، زره، پرچم، سپر، ظروف غذاخوری، راهروهای ورودی، و صحافیهای خطی بودند که همگی نشانها و مهرهای سلطنتی داشتند. این نمادها نسب، آرزوها، فضایل خانوادگی، و همچنین خاطرات سواره نظام، پیاده نظام، و مزدوران را از کسانی که برای آنها در میدان های جنگ می جنگیدند، به تصویر می کشیدند.
یک علامت تجاری تا قرن پانزدهم به نمادی از صلاحیت های حرفه ای افراد برای انجام یک مهارت خاص تبدیل شد. به عنوان مثال، میله اسکلپیوس بر روی علامت یک پزشک نشان می دهد که پزشک متخصص هنرهای پزشکی آموزش دیده ای است. گرافیکهای سادهای مانند caduceus تا قرن شانزدهم آنقدر وزن اجتماعی-اقتصادی و سیاسی داشت که دفاتر دولتی در سراسر اروپا برای ثبت و محافظت از مجموعه رو به رشد علائم تجاری مورد استفاده توسط اصناف صنایع دستی متعدد تأسیس شد.
مفهوم علامت تجاری بصری یک کسب و کار به طور گسترده در طول انقلاب صنعتی گسترش یافت. تغییر تجارت به نفع شرکت های غیر کشاورزی باعث رونق کسب و کار و آگاهی شرکت ها شد. استفاده از لوگو به بخش اصلی شناسایی تبدیل شد و با گذشت زمان، قدرت بیشتری نسبت به یک شناسه ساده داشت. برخی از لوگوها ارزش بیشتری نسبت به سایرین داشتند و بیشتر به عنوان دارایی عمل می کردند تا نمادها.
اکنون لوگوها شناسه بصری شرکت ها هستند. آنها با برقراری ارتباط با برندها و متحد کردن پیام ها به اجزای هویت شرکت تبدیل شدند. تکامل نمادها از راهی برای مهر و موم کردن یک پادشاه به یک نامه، تا اینکه چگونه کسبوکارها اعتبار خود را تثبیت میکنند و همه چیز را از خدمات مالی گرفته تا همبرگر میفروشند، پیش رفت.بنابراین، اگرچه عبارات خاص “تصویر شرکت” و “[هویت برند]” تا دهه 1940 وارد واژگان تجاری یا طراحی نشدند، در عرض بیست سال به عناصر کلیدی موفقیت تجاری تبدیل شدند.
رسانه و هویت سازمانی
همانطور که فناوری و رسانه های جمعی با سرعت تصاعدی به پیشرفت خود ادامه می دهند، نقش رسانه ها در تجارت نیز افزایش می یابد. رسانه ها با تقویت وجهه و شهرت یک شرکت، تأثیر زیادی در شکل گیری هویت سازمانی دارند. شبکههای تلویزیونی جهانی و افزایش اخبار تجاری باعث شده است که نمایندگی عمومی سازمانها بیش از هر زمان دیگری بر ساخت و ساختارشکنی برخی هویتهای سازمانی تأثیر بگذارد.
بسیاری از شرکتها فعالانه انتخاب میکنند که توجه رسانهها را جلب کنند و از آن به عنوان ابزاری برای ساخت و تقویت هویت و همچنین برای ابداع مجدد تصاویر خود تحت فشار فناوری جدید استفاده کنند. رسانه همچنین قدرت تولید و انتشار معانی یک شرکت را دارد، بنابراین به ذینفعان اجازه میدهد درباره هویت سازمانی مذاکره کنند.
“هویت برند از آنچه برند شما می گوید، ارزش های شما، نحوه ارتباط با محصول خود و آنچه می خواهید مردم هنگام تعامل با شرکت شما احساس کنند، تشکیل شده است. اساسا، هویت برند شما شخصیت کسب و کار شما است و یک وعده به مشتریان شما.”
“اصطلاحات “برند” و آرم” اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، اما آنها یکسان نیستند. در اصل، اصطلاح “برند” برای اشاره به علامتی استفاده می شد که دامداران بر روی گاوهای خود “مارک” می گذاشتند. با این حال، ایده “برند” از آن زمان به بعد تکامل یافته است که بسیار بیشتر از یک نام یا نماد است. یک نام تجاری. یک ویژگی – یا مجموعه ای از ویژگی ها – است که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز می کند.
یک برند معمولاً از یک نام، برچسب، لوگو یا نماد، طراحی، صدای برند و موارد دیگر تشکیل شده است. پس هویت برند جنبه ای از برندسازی است که بر شخصیت برند شما و همچنین ارزش هایی که به مشتریان منتقل می کنید تمرکز دارد. همانطور که جارد روزن، مدیر ارشد برند Wayfair می گوید، “هویت برند چیزی بیش از یافتن لوگوی مناسب برای قرار دادن روی آستین فنجان قهوه یا نصب بالای درب ورودی است. این در مورد ایجاد شخصیتی است که عناصر اصلی DNA برند شما را تقویت کند.
امروز مغناطیسیترین هویتهای برند در پلتفرمهای دیجیتال، تجربیات IRL و حتی بهطور طبیعی با مشتریان واقعی مکالمه میشوند.» در نهایت، محصول شما مدتها پس از انجام فروش، تأثیری بر مشتریان شما بر جای میگذارد. هویت برند فرآیند شکل دادن به آن تصور است. برای درک بیشتر این مفهوم، در ادامه چند نمونه را بررسی می کنیم. نمونههایی از هویت برند قوی کارتهای تبریک کوکاکولا Hustle & Hope POP Fit Burt’s Bees Asana Semicolon Bookstore & Gallery 1. Coca-Cola منبع تصویر وقتی نام کوکاکولا را می شنوید، احتمالاً لوگوی معروف آن را که در بالا نشان داده شده است به تصویر می کشید. ممکن است به خرس قطبی، رنگ قرمز، کمپین “به اشتراک گذاری یک کوکاکولا” یا تصاویر روبان مانند کلاسیک که روی قوطی هایش نمایش داده شده است فکر کنید.
در اینجا دو چیز وجود دارد که هویت برند کوکاکولا را شامل می شود: هویت برند کوکاکولا با یک لوگوی قرمز رنگ در متن اسکریپت شروع می شود. رنگ قرمز در فردی که کوکاکولا می نوشد، اعتماد به نفس ایجاد می کند، در حالی که حروف تایپ متن تماماً در مورد لذت بردن است. به عنوان مثال، قهوه نوشیدنی است که قبل از کار در صبح می نوشید. کوکاکولا نوشیدنیای است که بعد از ظهر از آن لذت میبرید. این “چهره” این برند است. کوکاکولا آرم خود را بر روی یک بطری با شکل منحصر به فرد چاپ می کند (درست است، هیچ نوشیدنی دیگری دقیقاً بطری آن را ندارد). این به مشتریان میگوید که تقلیدی دریافت نمیکنند – این موضوع واقعی است. نام تجاری از این طریق اعتبار و اعتماد را توسعه می دهد. کارت تبریک Hustle & Hope”
“چرا هویت برند تا این اندازه مهم است؟ هویت برند به عنوان تجسم تقریباً همه چیزهایی که کسب و کار شما هست و انجام می دهد، می تواند الهام بخش مشتریان باشد و حس وفاداری را برای برند شما افزایش دهد. بنابراین هویت برند برای آینده کسب و کار شما بسیار مهم است. بنابراین، اگر برند شما چیزی فراتر از لوگوی آن است، چگونه میتوانید کارهایی را که برندهایی مانند کوکاکولا انجام دادهاند تکرار کنید و عناصر منحصربهفرد دیگری را در هویت کسبوکارتان القا کنید؟ در اینجا شش مؤلفه هویت برند توسعهیافته و چرا برای آن بسیار مهم است. “چهره” کسب و کار شما برای همه اهداف، لوگوی برند شما “چهره” کسب و کار شما است. اما این چهره باید بیشتر از ظاهر جالب یا جذاب انجام دهد – نقش یک لوگو در هویت برند تداعی کننده است.
همچنین به مردم میگوید که [این تصویر] به معنای [نام شرکت شما] است. اعتبار و اعتماد داشتن هویت برند فقط محصول شما را به یاد ماندنیتر نمیکند، بلکه باعث میشود برند شما در بازار معتبرتر شود. برندی که چهره ای ایجاد می کند، و آن چهره را به طور مداوم در طول زمان حفظ می کند، اعتبار را در بین رقبای خود و اعتماد را در میان مشتریان خود افزایش می دهد. ImpressionsAdvertisingA هویت نام تجاری الگویی است برای همه چیزهایی که در تبلیغات کسب و کار خود درج می کنید – چه آن تبلیغ به صورت چاپی یا آنلاین باشد. ، یا یک آگهی تبلیغاتی پیش از فروش در YouTube. یک نام تجاری با اعتبار چهره و صنعت به خوبی آماده است تا خود را تبلیغ کند و بر خریداران بالقوه تأثیر بگذارد.
ماموریت شرکت شما وقتی برای نام تجاری خود هویت ایجاد می کنید، به آن چیزی برای ایستادگی می دهید. این به نوبه خود به شرکت شما هدف می دهد. همه ما می دانیم که شرکت ها بیانیه های ماموریتی دارند، درست است؟ خوب، شما نمی توانید بدون هویت دادن به برند خود یکی داشته باشید. ایجاد مشتریان جدید و خوشحال کردن افراد موجود. اما زمانی که این افراد مشتری شوند، همان هویت برند به آنها احساس تعلق می دهد.
یک محصول خوب مشتری ایجاد می کند، اما یک نام تجاری خوب طرفداران ایجاد می کند. اگر می خواهید کسب و کار شما به یک نام تجاری شناخته شده و محبوب تبدیل شود، باید کمی کار کن مراحل زیر به شما در ساختن هویت برند کمک می کند. آنها مراحل ساده ای هستند – اما اجرای آنها داستان دیگری است.”
“چگونه هویت برند ایجاد کنیم در مورد مخاطبان، ارزش های پیشنهادی و رقابت خود تحقیق کنید. لوگو و قالبی برای آن طراحی کنید. زبانی را که می توانید برای اتصال، تبلیغ و تجسم در رسانه های اجتماعی استفاده کنید. بدانید که از چه چیزی اجتناب کنید. برند خود را نظارت کنید. برای حفظ هویت برند خود. ساختن یک برند کاری نیست که باید عجولانه انجام شود. بسیاری از قطعات متحرک هستند که فراتر از ایجاد یک لوگو و انتخاب برخی از رنگ های کلیدی هستند. ایجاد هویت برند به موارد زیر نیاز دارد:
“1. درباره مخاطبان، ارزش پیشنهادی و رقابت خود تحقیق کنید. درست مانند هر جنبه دیگری از راه اندازی یک تجارت، اولین گام در ایجاد هویت برند تکمیل تحقیقات بازار است. شما باید این پنج چیز را روشن و درک کنید. به عنوان استراتژیست برند HubSpot جیمز زابیک به من گفت: “یکی از مهمترین چیزهایی که باید در هنگام ساختن هویت برند در نظر گرفت این است که پیام شما چگونه با مخاطب هدف شما طنین انداز می شود. با پیدا کردن نقاط دردناک مخاطبان خود و ارتباط دادن نحوه کمک شرکت یا محصول شما به حل آنها شروع کنید.”
زابیک میافزاید: «شما ممکن است یک لوگوی پر زرق و برق و یک کپی بازاریابی چشمنواز داشته باشید، اما اگر بهطور واضح و مؤثر به دردسرهای مشتریانتان نپردازد، ایجاد یک هویت برند قوی و ماندگار چالشبرانگیز خواهد بود.» این راز نیست که افراد مختلف چیزهای متفاوتی می خواهند. ارزش پیشنهادی و رقابت چه چیزی کسب و کار شما را در صنعت خود منحصر به فرد می کند؟ چه چیزی می توانید به مشتریان خود ارائه دهید که دیگران نمی توانند انجام دهند؟ دانستن تفاوت بین شما و رقبای شما برای توسعه یک برند موفق ضروری است. حفظ یک برند موفق توجه به رقبایتان همچنین به شما آموزش میدهد که چه تکنیکهای برندسازی به خوبی کار میکنند – و همچنین تکنیکهایی که این کار را نمیکنند.
به عبارت دیگر، هدف کسب و کار خود را بدانید – نمیتوانید به خوبی برای یک کسبوکار شخصیت خلق کنید، مگر اینکه بدانید آن کسبوکار چیست. کالی ویلکینسون، مدیر ارشد برند HubSpot میگوید: «از ایستادن در مورد چیزی نترسید. اکنون بیش از هر زمان دیگری، مشتریان به سمت برندهایی جذب میشوند که با ارزشهای آنها همسو هستند. مأموریت و چشمانداز خود را به هر کاری که انجام میدهید تزریق کنید و مشارکتهای معناداری را با افراد و سازمانهایی که این ارزشها را به اشتراک میگذارند، دنبال کنید.”
“شخصیت حتی اگر لزوماً یک فرد را برندسازی نمیکنید، اما این بدان معنا نیست که نمیتوانید هنگام ایجاد تصویر برند شخصیتی داشته باشید. از نوع، رنگها و تصاویر خود برای نشان دادن هویت برند استفاده کنید. سپس این نمایش بصری را تقویت کنید. با لحن صدایتان: آیا شما یک کسب و کار مطمئن هستید و مانند نایکی دارای هشیاری زیاد هستید؟ یا مانند جیوانچی شیک و حرفه ای هستید؟ در هر صورت، مطمئن شوید که نام تجاری خود را به عنوان راهی برای معرفی کسب و کار خود توسعه دهید. ممکن است تحقیقات انجام شود. خسته کننده است، اما هرچه بیشتر در مورد کسب و کار خود بدانید، هویت برند شما قوی تر خواهد شد.تحلیل SWOT در نهایت، تکمیل یک تجزیه و تحلیل SWOT می تواند برای درک بهتر برند شما مفید باشد.
در نظر گرفتن ویژگی های برند به شما کمک می کند ویژگی هایی را که می خواهید به تصویر بکشید پیدا کنید.
SWOT :
نقاط قوت : ویژگی های مثبت کسب و کار شما که مزیتی نسبت به رقبای شما ایجاد می کند.
نقاط ضعف : ویژگی هایی که ثابت می شود برای کسب و کار شما یک نقطه ضعف است.
فرصت ها : تغییرات و روندهایی در صنعت شما که فرصت هایی را برای کسب و کار شما فراهم می کند.
تهدیدها : عناصری در محیط یا صنعت که ممکن است برای کسب و کار شما مشکل ایجاد کند.”
“2. لوگو و یک الگو برای آن طراحی کنید. هنگامی که کسب و کار خود را در داخل و خارج شناختید، زمان آن فرا رسیده است که نام تجاری خود را زنده کنید. به قول طراح گرافیک پل رند، “طراحی سفیر ساکت برند شما است.” این چیزی است که باید بدانید: لوگو اگرچه لوگو تمامیت هویت برند نیست، اما عنصری حیاتی در فرآیند برندسازی است – قابل تشخیص ترین بخش برند شماست. در همه چیز از وب سایت شما گرفته تا کارت های ویزیت شما وجود دارد.
تبلیغات آنلاین شما. با لوگوی شما بر روی همه این عناصر، نام تجاری شما باید مانند این مثال منسجم به نظر برسد: منبع تصویر فرمهای جالب همانطور که لوگوی شما برای برندسازی ضروری است، این تنها عنصری نیست که هویت برند را قوی می کند. محصول شما ) بسته بندی یا نحوه ارائه خدمات خود همه باید در هویت برند شما نقش داشته باشد.
نمایش بصری کسب و کار شما در هر کاری که انجام می دهید ثبات ایجاد می کند و به ایجاد آشنایی با مشتریان شما کمک می کند. قوس های طلایی مک دونالد را به عنوان مثال در نظر بگیرید. . آنها از یک فرم جالب برای ایجاد نماد “M” استفاده کردند که اکنون در سراسر جهان قابل تشخیص است. رنگ و نوع ایجاد یک پالت رنگ راهی برای افزایش هویت شما است. این تنوع را برای شما فراهم می کند تا بتوانید طرح های منحصر به فردی را برای کسب و کار خود ایجاد کنید و در عین حال به هویت برند خود وفادار بمانید.
در صورت عدم استفاده صحیح از نوع می تواند یک شمشیر دولبه باشد. اگرچه طراحی نوع “میکس و مطابقت” کاملاً مرسوم شده است، اما این بدان معنا نیست که ترکیب تعداد انگشت شماری از فونت ها لزوماً ایده خوبی برای کسب و کار شما است. چاپی و دیجیتال)، باید از تایپوگرافی استفاده مداومی وجود داشته باشد. اگر به وب سایت نایک و تبلیغات آن نگاهی بیندازید، در تمام جنبه های کسب و کار، نوع تایپ و سبک یکسانی را حفظ می کند – و معجزه می کند.
با استفاده از این ابزار، می توانید: با استفاده از الگوهای لوگو و تولید کننده لوگو، یک لوگوی سفارشی ایجاد کنید تایپوگرافی و سبک منحصر به فرد برند خود را انتخاب کنید، نمادها و فاویکون های سفارشی خود را برای شرکت خود طراحی کنید. رنگ های اولیه خود را وارد کنید و از طرح های رنگی تولید شده به طور خودکار انتخاب کنید
«الگوها احتمالاً روزانه ایمیل ارسال میکنید، نامهها را تایپ میکنید، یا کارتهای ویزیت را به مشتریان بالقوه میدهید. ایجاد الگوها (حتی با جزئیاتی به اندازه امضای ایمیل) به کسبوکار شما ظاهری یکپارچه، معتبر و حرفهای میدهد. و احساس کنید. ثبات همانطور که تقریباً در هر مرحله قبلاً ذکر شد (من نمی توانم به اندازه کافی بر آن تأکید کنم)، ثبات چیزی است که می تواند هویت برند را ایجاد یا از بین ببرد.
از الگوهای ذکر شده استفاده کنید و از انتخاب های طراحی که برای برند خود تصمیم گرفته اید در همه موارد پیروی کنید. زمینه های کسب و کار شما برای ایجاد هویت هماهنگ برند. حتی برخی از مدرن کردن هویت کلی برند خود را به طوری که بتوانید به طور مداوم مخاطبان خود را علاقه مند نگه دارید. نکته کلیدی این است که تغییراتی را که ایجاد می کنید در کل برند خود ثابت نگه دارید (مثلاً طراحی کارت ویزیت خود را تغییر ندهید و هیچ چیز دیگری). موثرترین راه برای اطمینان از اینکه یک کسب و کار به «قوانین» برندسازی خود پایبند است، ایجاد مجموعهای از دستورالعملهای برند است که تمام بایدها و نبایدهای برند شما را مستند کند. اسکایپ برندی است که کار شگفتانگیزی را انجام داده است و به وضوح نشان میدهد.
راهنمای برند منسجمی که هر کسی می تواند آن را دنبال کند. این یکی از راههای توانمندسازی افراد برای ایجاد داراییهای نام تجاری و به اشتراک گذاشتن نام تجاری شما و در عین حال سازگاری با برند است. زبانی را که میتوانید برای اتصال، تبلیغ و تجسم در رسانههای اجتماعی استفاده کنید، یکپارچه کنید. اکنون که برند خود را در شرکت خود ایجاد کردهاید و تمام اقدامات لازم را برای توسعه آن انجام دادهاید، آمادهاید تا برند خود را در جامعه خود ادغام کنید. و یکی از موفقترین راهها برای رسیدن به این هدف، ارائه محتوای باکیفیت توسط برند شما است. در کتاب الکترونیکی HubSpot، برندسازی در عصر ورودی، پاتریک شی مینویسد: “از هر نظر، محتوای شما برند شما آنلاین است. این فروشنده شما، فروشگاه شماست. ، بخش بازاریابی شما؛ این داستان شماست، و هر محتوایی که منتشر می کنید، برند شما را بازتاب می دهد و آن را تعریف می کند. بنابراین، محتوای عالی، نام تجاری عالی. محتوای خسته کننده، نام تجاری خسته کننده.
3. زبانی را که میتوانید برای اتصال، تبلیغ و تجسم در رسانههای اجتماعی استفاده کنید، یکپارچه کنید. اکنون که برند خود را در شرکت خود ایجاد کردهاید و تمام اقدامات لازم برای توسعه آن را انجام دادهاید، آماده هستید که نام تجاری خود را در داخل یکپارچه کنید. یکی از موفقترین راهها برای انجام این کار این است که برند شما محتوای باکیفیت ارائه دهد. پاتریک شی در کتاب الکترونیکی HubSpot، برندسازی در عصر ورودی، مینویسد: «از هر نظر، محتوای شما برند شما آنلاین است. این فروشنده، فروشگاه شما، بخش بازاریابی شماست. این داستان شماست، و هر محتوایی که منتشر می کنید، برند شما را بازتاب می دهد و آن را تعریف می کند. بنابراین، محتوای عالی، نام تجاری عالی. محتوای خسته کننده، برند خسته کننده.”
از زبانی استفاده کنید که با شخصیت برند شما مطابقت داشته باشد. اگر هویت برند شما سطح بالایی دارد، از زبان حرفه ای استفاده کنید؛ اگر نام تجاری شما آرام است، بیشتر مکالمه کنید. زبانی که به عنوان برند انتخاب می کنید در سراسر جهان یکپارچه خواهد شد. کل کسب و کار، بنابراین مهم است که لحن خود را با دقت بسازید تا با شخصیت برندتان مطابقت داشته باشد. ارتباط و احساسات مردم داستانها را دوست دارند. بهطور دقیقتر، مردم داستانهایی را دوست دارند که آنها را به حرکت درآورد (عاطفی و عمل). هویت برند قوی میتواند یک ارتباط عاطفی با مصرف کنندگان، که می تواند پایه محکمی برای ایجاد یک رابطه پایدار با یک برند باشد.تبلیغات طراحی تبلیغات، چه سنتی و چه دیجیتال، کارآمدترین راه برای معرفی برند شما به جهان است.
این راهی است برای اینکه پیام برند شما دیده شود. توسط مخاطبان هدف شما شنیده می شود. رسانه های اجتماعی یکی دیگر از راه های عالی برای ایجاد ارتباط با مصرف کنندگان شما از طریق رسانه های اجتماعی است. تعداد زیادی از پلتفرم های موجود در اینترنت تعداد زیادی املاک دیجیتالی را ارائه می دهند که می توانید از آنها برای ایجاد هویت برند خود استفاده کنید. کوکاکولا، یک بار دیگر، با سازگار نگه داشتن آن با تم شادی، از عکس های واقعی فیس بوک خود به خوبی استفاده می کند
4. بدانید از چه چیزی اجتناب کنید. می توانید تمام مراحل ایجاد هویت برند قوی را دنبال کنید، اما اگر در هر یک از اقدامات زیر مقصر باشید، ممکن است برند شما دچار تزلزل شود. یا شکست بخورید. به مشتریان خود پیام های ترکیبی ندهید. بدانید چه می خواهید بگویید و از زبان و تصاویر مناسب برای گفتن آن استفاده کنید. فقط به این دلیل که برای شما منطقی است به این معنی نیست که برای مشتریان شما نیز منطقی خواهد بود. رقبای خود را کپی نکنید. رقابت شما ممکن است برندسازی مثال زدنی داشته باشد، و از آنجایی که شما محصولات یا خدمات مشابهی را می فروشید، ممکن است بخواهید کاری را انجام دهید که می دانید کار می کند – انجام ندهید.
کارهایی که آنها انجام می دهند را در نظر بگیرید و کارهای خود را در نظر بگیرید. روی آن بچرخانید تا کسبوکارتان را در صنعت خود بیشتر متمایز کنید. هماهنگی بین آنلاین و آفلاین را از دست ندهید. بله، ممکن است مطالب چاپی شما کمی متفاوت از حضور آنلاین شما باشد، اما رنگها، نوع، تم و پیام شما همه باید ثابت باشند. مقیاس، فداکاری نکنید.
همانطور که نام تجاری شما در کانالهای جدید گسترش مییابد، در مقابل تمایل به تعقیب گرایشهایی که با DNA برند شما همخوانی ندارند مقاومت کنید. مقیاس هویت تنها زمانی کار می کند که شما به جای نوشتن یک آهنگ جدید به طور کامل، صفحه آهنگ اصلی خود را تکرار کنید. درست است (و آنچه که نیستید) بدون ردیابی معیارهای کلیدی عملکرد. از Google Analytics، نظرسنجیها، نظرات، بحثهای رسانههای اجتماعی و غیره استفاده کنید تا برند خود را زیر نظر بگیرید و درک کنید که مردم چگونه در مورد شما صحبت میکنند و چگونه با شما تعامل میکنند.
به شما این فرصت را می دهد تا در صورت نیاز تغییراتی را در نام تجاری خود اعمال کنید – چه برای اصلاح یک اشتباه یا بهبود هویت برند. همانطور که Zabik می گوید، “تست کنید، یاد بگیرید و بهینه سازی کنید. مشخص کنید که چه چیزی برند شما را از رقبای شما متمایز می کند و یاد بگیرید که آن را به روشی که اعتماد ایجاد می کند، ارتباط برقرار کنید. اگر محصول شما با تبلیغاتی که ایجاد می کنید مطابقت داشته باشد، با مشتریانی که به برند شما اعتقاد دارند، شتاب ایجاد خواهید کرد.” یک هویت برند به یاد ماندنی ایجاد کنید که با مشتریان طنین انداز شود ایجاد یک برند به یاد ماندنی مستلزم استفاده مداوم از نوع، رنگ، تصاویر و زبان، اما ارزشش را دارد. هنگامی که مصرف کنندگان فوراً بر اساس یک لوگو تشخیص می دهند که شما چه کسی هستید و چه چیزی را نشان می دهید، به چیزی بیش از یک نام و نماد تبدیل می شوید.
من سمانه به نواز بنیان گذار آژانس توسعه کسب و کار باران به همراه تیم تخصصی ام آماده راهنمایی شما درباره نام برند، لوگو وهویت بصری هستیم.