استراتژی اقیانوس آبی چیست؟
آنچه در این مقاله میخوانید
Toggleاستراتژی اقیانوس آبی چیست؟
استراتژی اقیانوس آبی به دنبال تمایز و هزینه کم برای باز کردن فضای بازار جدید و ایجاد تقاضای جدید است. در مورد ایجاد و تسخیر فضای بازار بدون رقابت است و در نتیجه رقابت را کم تر می کند. این دیدگاه مبتنی بر این است که مرزهای بازار و ساختار صنعت مشخص نیست.
اقیانوس های قرمز و اقیانوس های آبی چیست؟
اقیانوس های سرخ همه صنایعی هستند که امروزه وجود دارند یعنی فضای بازار شناخته شده.
در اقیانوس های سرخ، مرزهای صنعت تعریف و پذیرفته شده است و قوانین رقابتی بازی شناخته شده است.
در اینجا، شرکت ها سعی می کنند از رقبای خود بهتر عمل کنند تا سهم بیشتری از تقاضای موجود را به خود اختصاص دهند. با شلوغ شدن فضای بازار، سود و رشد کاهش می یابد. محصولات تبدیل به کالا می شوند که منجر به رقابت شدید یا “خونین” می شود. از این رو اصطلاح اقیانوسهای قرمز را میگویند.
در مقابل، اقیانوسهای آبی نشاندهنده همه صنایعی است که امروزه وجود ندارند، فضای ناشناخته بازار، که توسط رقبا آلوده نشده است. در اقیانوسهای آبی، تقاضا به جای مبارزه بر سر آن ایجاد میشود. فرصت کافی برای رشد وجود دارد که هم سودآور و هم سریع است.
در اقیانوسهای آبی، رقابت بیاهمیت است، زیرا قوانین بازی در انتظار تعیین شدن هستند. اقیانوس آبی تشبیهی است برای توصیف پتانسیل گسترده تر و عمیق تری که در فضای بازار ناشناخته یافت می شود. اقیانوس آبی از نظر رشد سودآور بسیار وسیع، عمیق و قدرتمند است.
استراتژی اقیانوس آبی در مقابل استراتژی اقیانوس قرمز
تفاوت های کلیدی بین استراتژی اقیانوس قرمز و اقیانوس آبی را بیاموزید.
استراتژی اقیانوس سرخ:
- در فضای بازار موجود رقابت کنید
- رقابت را شکست دهید
- از تقاضای موجود بهره برداری کنید
- مبادله ارزش و هزینه را انجام دهید
- کل سیستم فعالیت های یک شرکت را با انتخاب استراتژیک آن یعنی تمایز یا هزینه کم تراز کنید
استراتژی اقیانوس آبی:
- فضای بازار بدون رقابت ایجاد کنید
- رقابت را بی ربط کنید
- تقاضای جدید ایجاد و جذب کنید
- مبادله ارزش و هزینه را بشکنید
- کل سیستم فعالیت های یک شرکت را به دنبال تمایز و هزینه کم تراز کنید
تفاوت های اساسی بین استراتژی اقیانوس قرمز و استراتژی اقیانوس آبی
برای حفظ خود در بازار، استراتژیست های اقیانوس سرخ معمولاً با ارزیابی آنچه رقبا انجام می دهند و تلاش برای انجام بهتر آن بر ایجاد مزیت نسبت به رقبا تمرکز می کنند. در اینجا، تصاحب سهم بیشتری از یک بازار محدود به عنوان یک بازی حاصل جمع صفر در نظر گرفته می شود که در آن سود یک شرکت با ضرر شرکت دیگر به دست می آید. آنها بر تقسیم اقیانوس سرخ تمرکز می کنند، جایی که رشد به طور فزاینده ای محدود می شود. چنین تفکر استراتژیک باعث می شود که شرکت ها صنایع را به صنایع جذاب و غیرجذاب تقسیم کنند و بر این اساس تصمیم بگیرند که وارد شوند یا نه.
استراتژیست های اقیانوس آبی تشخیص می دهند که مرزهای بازار فقط در ذهن مدیران وجود دارد و آنها اجازه نمی دهند ساختارهای موجود بازار تفکر آنها را محدود کند. برای آنها، تقاضای اضافی وجود دارد، تا حد زیادی استفاده نشده است. اصل مشکل نحوه ایجاد آن است. این به نوبه خود مستلزم تغییر توجه از عرضه به تقاضا، از تمرکز بر رقابت به تمرکز بر ایجاد ارزش نوآورانه برای باز کردن تقاضای جدید است. این امر از طریق پیگیری همزمان تمایز و هزینه کم به دست می آید.
تحت استراتژی اقیانوس آبی، به ندرت یک صنعت جذاب یا غیرجذاب به خودی خود وجود دارد، زیرا سطح جذابیت صنعت را می توان از طریق تلاش های وظیفه شناسانه شرکت ها تغییر داد. همانطور که ساختار بازار با شکستن مبادله ارزش و هزینه تغییر می کند، قوانین بازی نیز تغییر می کند. بنابراین رقابت در بازی قدیمی بی ربط تلقی می شود. با گسترش سمت تقاضای اقتصاد، ثروت جدیدی ایجاد می شود. بنابراین، چنین استراتژی به شرکتها این امکان را میدهد که تا حد زیادی یک بازی با مجموع غیرصفر، با احتمال پرداخت بالا، انجام دهند.
اقیانوس آبی (Blue Ocean) در واقع استراتژی ورود به بازارهای جدید و پاسخگویی به نیازهایی است که تا کنون شاید کسی به صورت جدی به آن ورود نکرده است. بهکارگیری استراتژی اقیانوس آبی در کسبوکار میتواند منابع یک شرکت را به شکل جدی کنترل و ارزشیابی کرده و از آنها به نحو احسن استفاده کند تا شرکت به اهداف مورد نظرش برسد. استفاده از این استراتژی نه تنها هزینهای برای شرکتها ندارد بلکه به آنها کمک میکند تا هزینههای کسبوکارشان را هم کاهش دهند و منابع و داراییهایشان را به بهترین شکل هزینه کنند.
دیدگاهتان را بنویسید